یکی از آشناها می گفت که واسم خواستگار اومده و یکی از شروطش هم این بوده که خان مآینده من نباید بیرون کارک نه و اگرم که بخواد بیرون کار کنه فقط می تونه فرهنگی باشه و دختره می گفت که من نمی تونم با همچین مردی زندگی گنم و اینکه من شاید ت ویه جای دیگه استخدام شدم و از طرز فکرش خوشم نیومده در اینحا با دو بدبینی یا همون به قول خودم پیش زمینه فکری مواجه می شویم یکی اینکه خواستگاره فکر می کنه شغلهای آزاد و شرکتی از نظر محیطشغلی برای خانما مناسب نیست و این بر می گرده به افکار اون مرد که یه جاهایی شنیده و یا خونده که مثلا کارمندهای شرکت ها مورد سوء استفاده قرار می گیرن و یا اینکه بخاطر تعصبات مذهبی اجاره همکاری با مردان رو نمی تونه بده
دیگری اینکه پیش زمینه فکری دختره که در اینجا فکر میکنه که فرد مرد نظر فرد مناسبی نمی تونه براش باشه و در مواجهات بعدی نیز با این پیش زمینه فکری با این خواستگاره مواجه می شه و اینکه نمی تونه قضاوت منصفانه ای فارغ از این فکر(که این اقا بد بینه و نمی خ.اد من در جای دیگری کار کنم)داشته باشه و هیچ وقت در فکر این نیست که شاید این فرد محاسن دیگری داشته باشه و اینکه شاید بتونم درمورد این فکر اشتباهش توجیهش کنم
این مورد رو می تونیم به قشر بازیگران و کلا سینما گران نیز تعمیم بدیم و اینکه فکر میکنم به خاطر همین پیش زمینه های فکری که در ما بوجود آمده در حال حاضر یه بدبینی عمومی نسبت به جامعه سینماگران بخاطر اون CDهای کذایی بوجود آمده و کلا در فکر این نیستن که آیا این CD صحت داره و یا اینکه آیا این CD می توه توجیه پذیر باشه؟ و اینه فکر میکنن تمامی قشر بازیگران آدمای بوالهوسی هستند و مشکل دارن
من می گم که آدمی نباید در روبرو شده با دیگران با پیش زمینه های فکری قضاوت کنه و اینکه این گونه افکار ممکنه باعث نوعی شستشوی مغری بشه که افراد را در قضاوتهای منصفانه دچار اشتباه کنه .
یه جای شنیدم که می گن آدم بدبین می تونه 21 نفر بدبین کنه ولی آدم خوشبین فقط می تونه 7 نفرو خوشبین کنه
0 comments:
Post a Comment